کیاوشکیاوش، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما

هفته 36 هم تموم شد

1392/4/7 14:32
نویسنده : مامان یاسی
128 بازدید
اشتراک گذاری

کودک شما چگونه تغییر می کند؟

وزن كودك شما هر روز زياد مي شود، تقريبا روزي 30 گرم. وزن او حدود 2700 گرم است و حدود 48.2 سانتي متر طول دارد. موهاي كرك مانند او و همين طور ورنيكس (ماده نسبتا چربي كه بدن او را پوشانده بود و از پوست او در برابر مايع آمنيوتيك محافظت مي كرد) در حال ناپديد شدن هستند. كودك شما همه اين مواد را به همراه ديگر ترشحاتي كه به درون مايع آمنيوتيك مي ريزند، مي بلعد و اين مواد تا زمان تولد در شكم او باقي خواهند ماند. اين مخلوط سياهرنگ كه مكونيوم ناميده مي شود، اولين مدفوع كودك شما را تشكيل خواهد داد.
در انتهاي اين هفته كودك شما كامل شده است. به كودكاني كه در بين هفته هاي سي و هفتم و چهل و دوم به دنيا بيايند كامل مي گويند، به آنها كه قبل از 37 هفته بدنيا مي آيند نارس و بعد از 42 هفته ديررس مي گويند. سر اكثر كودكان در اين مرحله به طرف پايين قرار گرفته است كه براي يك زايمان راحت مناسبتر است. در صورتي كه وضعيت كودك شما به اين شكل نباشد پزشك يا ماما از شما خواهد خواست كه در هفته آينده براي تغيير وضعيت قرار گرفتن كودك در رحم برنامه ريزي كنيد، برخي تمرينات ورزشي به اين چرخش كمك خواهند كرد. بندرت پيش مي آيد كه پزشك يا ماما سعي كنند كه با انجام حركات آرام و نرم از روي شكم وضعيت قرار گرفتن كودك در رحم را تغيير داده و سر او را به طرف پايين برگردانند.                      

niniweblog.com

پسر قشنگم امروز ٣٦ هفته ی تو تموم میشه باورش واسم سخته که ٢٠ روز دیگه میای تو

بغلم...وقتی به لحظه ی قشنگ با هم بودنمون فکر میکنم اشک تو چشام جمع میشه خدا

منو لایق مادر بودن دونسته و این خیلی زیباست.

niniweblog.com

یعنی میشه تورو بگیرم توی دستام و به چشای خوشگلت نگاه کنم و برات از روزایی بگم

که توی وجودم بودی و من لحظه لحظه باهاشون عشق کردم از روزای اول که فقط حالت

تهوع بود و خستگی و بیحالی....ولی وجودت و بودنت دلگرمم میکرد که تحمل کنم....

از اولین باری که لگد زدی و من انچنان غرق لذت شدم که سریع به بابا مهدی زنگ زدم و

گفتم و دوتایی کلی شادی کردیم....

از روزای دلتنگ شدن... با اینکه توی وجودمی دلم برات تنگ میشه دلم میخواد دستای

کوچیکتو بگیرم و بند بند انگشتاتو غرق بوسه کنم....

پسرم،عشقم،همه ی وجودم، مامان بی تابانه منتطرته ...

دیروز مامانی و بابایی سیسمونی تو رو اوردن هنوز توی اتاقته وبهم ریخته ست ٥ روز دیگه نصاب تخت میاد و اونموقع میتونیم قشنگ بچینیمشون دلم داره واسه چیدن وسیله هات ضعف میره.........

دست مامانی و بابایی هم بخاطر وسیله های خوشگلت درد نکنه،خیلی زحمت کشیدن.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سپیده
9 تیر 92 23:29
وای یاسی جون وبلاگتو خوندم.خیلی جاها اشک تو چشام جمع شد و یاد بارداریم افتادم.کاش منم اون موقع وبلاگ درست میکردم.ایشالله بزودی پسر نازتو سلامت بغل میکنی.کیاوش نازم.منم تیر ماهیم.