کیاوشکیاوش، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما

بزرگ شدن تو...

1392/8/5 22:22
نویسنده : مامان یاسی
137 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم داری روز بروز بزرگتر میشی و کوچیک شدن لباسات نشون دهنده ی اینهمژهو هر روز کارای جدید و شیرین میکنی امروز سه ماه و ١٠ روزه شدی و چند روزه موقع شیر خوردن ،خوردنو ول میکنی و با چشای قشنگت نگام میکنی بهت میخندم و باهات حرف میزنم لبخند شیرینت رو تحویلم میدی و گاهی قهقهه میزنی و اون خنده ی بی دندونت دلمو میبره...

وقتی هم دمر میخوابونمت و روبروت میشینم و صدات میکنم تلاش میکنی نگام کنی سرت رو بالا میاری اما هنوز خیلی کامل نشده و زودی خسته میشی اما لبخند روی لباته...

چند روز پیش سرمای بدی خوردم(از بابات گرفتمنگران)خیلی نگران بودم تو نگیری گریه بابات کلی بهم رسید وفرداش رفتم خونه ی مامانی چون بابا از صبح کار داشت و تا شبم نمیومد منم که نمیتونستم خیلی بغلت کنم این بود که رفتیم اونجا.مامانی و بابایی همش بغلت میکردن و فقط موقع شیر خوردن تورو بهم میدادن بالاخره خداروشکر بعد از دو روز خوب شدم و با کمک همه شما سرما نخوردینیشخنددست بابا و مامانی و بابایی درد نکنهماچ

الان شما تو خواب ناز هستی و ساعت ١٠.٥ شبه منم منتظر باباتم تا از سرکار بیاد.

عاشقانه عاشقتم...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

دلسارا
6 آبان 92 21:57
ماشاله....
شکوفه
9 آبان 92 20:22
خدا نگهش داره چه خوب که سرما نخورد