کیاوشکیاوش، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما

سفر عیدانه

1393/1/16 15:53
نویسنده : مامان یاسی
149 بازدید
اشتراک گذاری

طیق معمول همیشه لحظه ی سال تحویل خونه ی خودمون بودیم من وبابات دعای تحویل سال رو بلند میخوندیمو تو متعجب نگامون میکردی بغل بابات بودی و دست هردوتون تو دست من مثل همیشه حال عجیبی داشتم و امسال حضور تو قشنگترش کرده بود وقتی سال تحویل شد بابا منو شما رو بغل کرد و بوسید خیلی خدارو شکر کردیم که امسال هستی پارسال بابات قبل تحویل سال یه متنی گفت که نشستم گریه کردم از دست بابات با اون قلم تواناش!!!همش اشکمو درمیارهابرو

بعد بابا به منو شما عیدی دادنیشخندالبته ما هم واسه بابات عیدی خریده بودیم(یه پیراهن قشنگ)شام خونه ی مامانی دعوت بودیم اول رفتیم خونه ی بابابزرگت اونجا کلی دلبری کردی و عمو حامد ازت عکس گرفت کلی هم عیدی جمع کردی بعد رفتیم خونه ی بابایی اونجا هم دلبری میکردی و بازم کلی عیدی گرفتینیشخندبعلههه کلی پولدار شدیخنده 

٩فروردین هم رفتیم خونه ی دوست من(زینب جون)چون خاله ثمره از انگلیس اومده بود و همه جمع شده بودیم تا ببینیمش واسه ی شما یه سوییشرت خوشگل اورد واسه ی منم یه گردنبند فوق العاده زیبا دستش درد نکنهقلب

١٠ فروردین هم رفتیم لاهیجان خونه ی عمه ات خیلی خوش گذشت و صبح ١٤ فروردین برگشتیم خونه

ایشالله زندگیت همیشه بهاری باشه پسرک ایشالله ١٢٠ تا بهارو ببینی

عاشقانه عاشقتم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله بهنوش و مهران
18 فروردین 93 0:33
سال نو مبارک گل پسر. ايشالله ساليان سال درکنار مامان و بابا خوش و خرم و سلامت باشي عزيزخاله
مامان یاسی
پاسخ
سال نوی شما و مهران جون هم مبارک باشه مرسی خاله که به ما سر میزنی
خاله سمیرا
20 فروردین 93 1:47
کیاوش عزیزم امیدوارم سال های سال یا شادی کنار خانواده عید رو جشن بگیری . و کلی همه عیدی بگیری و مامانتو خوشحال کنی
مامان یاسی
پاسخ
ممنون خاله سمیرا همچنین واسه کیارش جون مهربون